هیگ در پاسخ به این سوال که آیا این امر یک سال طول میکشد، گفت: نه من نمیخواهم زمانبندی خاصی داشته باشم اما طی هفتهها و ماههای بعد از انتخابات این مسئله روشن میشود. بسیاری از ما معتقدیم که این امر یک امتحان بزرگ برای ایران برای مشخص شدن میزان جدیت آن در مذاکرات به شمار میرود.
گفته می شود حسن روحانی نیز قرار است افشاگری کند.
به گزارش سراج24 شنیده شده که حسن روحانی گفته است بسته هایی را برای افشاگری آماده کرده است. بر اساس این شنیده ها وی گفته است تمام آرا با این افشاگری به سمت من بر می گردد!
گفته می شود حسن روحانی قصد دارد از عملکرد دوران تصدی دبیری شورایعالی امنیت ملی خود دفاع کند. گفتنی نیست برخی چهره های امنیتی نزدیک به روحانی این پیشنهاد را به او کرده اند.
لازم به ذکر است گفته می شد که احمدی نژاد افشاگری های علیه بعضی از کاندیداها بویژه قالیباف در دستور کار دارد ولی تاکنون جز سکوت خبری شنیده نشده است.احتمال داده می شود که از افشاگری به عنوان بلوف سیاسی در رقابت های انتخاباتی جهت جلب نظر ها بسوی خود استفاده گردد.
عضو سابق گروهک دفتر تحکيم معتقد است اصلاحطلبان همچنان در سردرگمي به سر ميبرند و به همين دليل در زمينه هل دادن هاشمي به نامزدي انتخابات دچار ضرر و زيان شدند.
کیهان: «رشيد-الف» که داراي سوابق بازداشت به خاطر حضور در برخي آشوبگريهاست، درباره رد صلاحيت هاشمي مينويسد: «از ابتدا درون جبهه اصلاحات در مورد ورود آقايان خاتمي و هاشمي به انتخابات، دو ديدگاه وجود داشت. ديدگاه اول که خواهان حضور در انتخابات در درجه اول با خاتمي و اگر نشد آقاي هاشمي بود. آنها معتقد بودند رد صلاحيت آقاي هاشمي غيرممکن است.
ديدگاه دوم اما ديدگاهي بود که مخالف حضور آقايان خاتمي و هاشمي در اين انتخابات بود.
در مورد آقاي خاتمي صاحبان اين ديدگاه معتقد بودند که ورود او به اين عرصه نتيجهاي جز يأس و سرخوردگي نيروهاي اصلاحطلب و تحميل هزينههاي سنگين به باقي مانده تشکيلات نيمهجان اصلاحطلبان نخواهد داشت، آنها با توجه به اتفاقات چهار سال گذشته شانس پذيرش خاتمي را از سوي حاکميت صفر يا چيزي نزديک به صفر ميدانستند. در واقع لب کلام هواداران اين ديدگاه اين بود که در موازنه قواي کنوني هيچ شانس و امکاني وجود ندارد.
مدافعين اين ديدگاه معتقد بودند که آقاي خاتمي اگر بيايد رد صلاحيت ميشود و اگر هم رد صلاحيت نشود قطعا رئيسجمهور نميشود در حاليکه برخي مدافعين حضور آقاي خاتمي معتقد بودند حکومت جرات رد صلاحيت آقاي خاتمي را ندارد. البته با رد صلاحيت آقاي هاشمي با آن سوابق و جايگاه فکر ميکنم ديگر براي اين دوستان مشخص شده که تکليف آقاي خاتمي در صورت حضور چه بود!»
در حالي که خاتمي متهم به هل دادن هاشمي به وسط ميدان است، «رشيد-الف» ادامه ميدهد: به هر حال پس از اينکه خاتمي اتفاقا با ذکر دلايلي کاملاً مشابه با دلايل آن دسته از اصلاحطلباني که مخالف حضور وي در انتخابات بودند با درايت و تدبير حاضر به ورود غيرعاقلانه به اين مهلکه نشد، تقاضاهاي سراسيمه از آقاي هاشمي براي حضور در انتخابات افزايش يافت. ضمن اينکه در مورد ميزان رايآوري آقاي هاشمي هم ترديدهاي جدي وجود داشت.
وي در ادامه تحليل خود که از سوي گويانيوز منتشر شده، خاطرنشان ميکند:«اولين باري که برخي دوستان نام آقاي هاشمي را مطرح کردند خدمتشان عرض کردم که وقتي سال 92 سال حماسه سياسي ناميده ميشود معنياش اين است که خروجي اين حماسه قرار نيست آقاي خاتمي و هاشمي يا فردي نزديک به اين دو و مجموعه اصلاحطلبان باشد. به طور کلي صاحبان ديدگاه دوم امکان حصول چنين توافقي در آستانه انتخابات 92 را با توجه به واقعيات موجود، ناممکن ميدانستند.»
وي ميافزايد: برخي دوستان بهگونهاي سخن ميگويندکه گويي تنها هدف ما از فعاليت سياسي کم کردن روي طرف مقابل يا تحميل هزينه به اوست بدون اينکه توجه کنيم که تأثير کلي اقدامات ما بر آينده جريان اصلاحطلبي چيست و کمي جلوتر از نوکبيني خود را هم ببينيم! خب حالا هزينه را تحميل کرديم، چه شد؟ گيريم که اصلاً به جاي آقاي هاشمي آقاي خاتمي ميآمد و رد صلاحيت ميشد چه اتفاقي ميافتاد؟دوستان انتظار چه چيزي را ميکشند و با اين تحليلهاي سست دل چه کسي را ميخواهند خوش کنند؟ آيا بنا بود در اين انتخابات گرهي باز کنيم يا گرهي بر گرههاي موجود بزنيم و بر ضخامت ديوار بنبست بيفزاييم؟
اين عضو گروهک منحله تحکيم سرانجام خاطرنشان ميکند: بدون شک ميوه چنين اقداماتي را جريان اصلاحات نخواهد چيد. به خصوص اگر اصلاحطلبان به اين وضعيت بيبرنامگي و عدم انسجام و به اين سيکل معيوب سرگرداني و روزمرگي- غالب و هيجانزدگي و بيشفعالي- موسمي خاتمه ندهند. رويدادهاي چند ماه اخير براي چندمين بار ثابت کرد که جريان اصلاحات خود اکنون بيش از هر زمان ديگر محتاج اصلاحات ساختاري است. ممکن است عدهاي بگويند اکنون موقع اين حرفها نيست، ولي اين حرفها مدتها و دست کم بيش از يک سال است که مکرراً مطرح ميشود و کسي توجهي نميکند و اتفاقاً وضعيت کنوني ما حاصل همين بيتوجهي و همين بيبرنامگي، ساختارگريزي، شخصمحوري و سياستورزي شتابزده است.
یک سايت اينترنتي نزديک به اصلاحطلبان از علي مطهري خواست به خاطر بداخلاقي عليه رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس عذرخواهي کند.
کیهان: عصر ايران با اشاره به اظهارات علي مطهري که گفته بود «بنده پيشنهاد ميکنم براي ارزيابي توان جسمي آقاي هاشمي، يک مسابقه دو صدمتر بين ايشان و آقاي جليلي و يک مسابقه کشتي بين آقاي هاشمي و آقاي حداد برگزار کنند.» نوشت: تلاش براي اثبات اين که هاشمي، داراي سلامت و توانايي کافي براي اداره قوه مجريه است، اشکالي ندارد... مطهري از بين همه کانديداها، سعيد جليلي را به مسابقه دو با هاشمي فراخوانده است. جليلي در زمان جنگ، يک پاي خود را از دست داده است و با پاي مصنوعي تردد ميکند.
عصر ايران نوشت: اين سخن مطهري، از آن جهت غيراخلاقي بود که يک نقص جسماني را به رخ ميکشاند. اين در حالي است که اگر کسي به طور مادرزاد، داراي نقصي در بدنش باشد، هيچ انسان اخلاقمداري آن را به رخش نميکشد، چه رسد به اين که يک نفر براي دفاع از دين و ميهناش، بجنگد و بخشي از وجودش را از دست بدهد.
اين پايگاه اينترنتي تصريح کرد: رد صلاحيت هاشمي، هرگز دليلي موجه براي نکوهش جسماني يک جانباز جنگ تحميلي نبوده و نيست و فارغ از اين که سعيد جليلي، تجربه و توان لازم براي رياست جمهوري را دارد يا نه و رأي خواهد آورد يا خير، علي مطهري، اخلاقاً يک عذرخواهي شخصي به او و يک عذرخواهي عمومي به موکلانش بدهکار است.
علي مطهري که به خاطر حمله به شوراي نگهبان و برخي مواضع کجانديشانه، عنوان اصلاحطلب جديد را از شبکه دولتي انگليس دريافت کرده صرفاً به اعتبار انتساب به استاد شهيد مطهري(ره) مورد توجه اصولگرايان در انتخابات مجلس قرار گرفت و دست بر قضا جزو ده نفري بود که به اصرار رئيس جمهور در انتخابات مجلس هشتم در فهرست اصولگرايان قرار گرفت و به مجلس راه يافت.
وي با وجود مخالفت شديد با نامزدي هاشمي در سال 84 که ضمن مصاحبهها و مقالاتي منتشر شد، 8 سال بعد سراغ هاشمي 79 ساله رفت و با اصرار از وي خواست نامزد انتخابات شود. اين در حالي بود که هاشمي پيش از آن چند بار در ملاقاتهاي خود تصريح کرده بود توانايي لازم براي مسئوليت اجرايي را ندارد. با اين حال روحيه افراط و تفريطي مداوم علي مطهري باعث شد تا اين بار از هاشمي به اصرار حمايت کرده و در مقابل، هتاکي دور از منطق و انصاف اخير را عليه يک رزمنده و جانباز دفاع مقدس روا دارد.