نوشته شده توسط : من

در انتخابات شکست نخوردیم، ما را حذف کردند!

 
 
رئیس دبیرخانه اجلاس عدم تعهد گفت: در انتخابات شکست نخوردیم، بلکه ما را حذف کردند.

به گزارش خبرنگار سیاسی "ندای انقلاب"، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس جمهور و رئیس دبیرخانه اجلاس عدم تعهد که به دلیل عدم احراز صلاحیتش از سوی شورای نگهبان موفق به حضور در رقابت‌های یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نشد؛ اخیرا طی سخنانی برای اولین بار نسبت به این موضوع واکنش نشان داده است.

مشایی در جلسه‌ای که هفته گذشته در ساختمان سفید نهاد ریاست جمهوری برگزار شده در واکنش به شکست حامیان دولت در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ گفت: ما در انتخابات شکست نخوردیم بلکه ما را حذف کردند.

وی همچنین بر بازگشت بهار در دوره‌ای دیگر و ادامه دار بودن جریان بهار تاکید کرد.

این سخنان مشایی در حالی صورت می‌گیرد که در انتخابات شورای شهر تهران لیست حامیان دولت با نام زنده باد بهار شکست خورده و هیچ یک از افراد منتسب به جریان انحرافی و دولت نتوانستند وارد بهشت شوند.


از روشنفکری گنجی تا حمایت از رقاصه طاغوتی

 

اکبر گاف طی مطلبی در وب‌سایت گویا معروف به سیانیوز از ایرانیان خواسته تا در یک نظرسنجی شرکت کرده و به مُطرب و رقاصه طاغوتی که پس از انقلاب نیز از کشور گریخته و از عوامل سازمان سیا می‌باشد رأی دهند.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، اکبر گنجی این روزها خود را به عنوان منورالفکر در رسانه‌ها معرفی می‌کند و پس از فرار از کشور اکنون ساکن آمریکا شده و گاه و بی‌گاه برای امرار معاش در غرب گرفتار بحران اقتصادی در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان مطلبی می‌نویسد. اگر چه همیشه مقالات و مطالب وی سراسر از توهین به مقامات ارشد نظام و مسئولین جمهوری اسلامی است اما این‌بار وی به موضوع دیگری پرداخته که از عمق بی‌فرهنگی وی خبر می‌دهد.

این عنصر سازمان سیا که در سال 88 پس از حضور در شبکه سلطنتی بی‌بی‌سی فارسی منکر امام زمان(عج) شده بود طی مطلبی در وب‌سایت گویا که تبلیغات استخدام سازمان سیا را نیز بر روی سایت خود قرار می‌دهد از عدم تحریم "فائقه آتشین" با نام مستعار گوگوش مطرب و رقاصه ضد انقلاب سخن به میان آورده است.

وی که یکی از شرکت‌کنندگان کنفرانس ضد ایرانی و ضد انقلابی برلین بود. در این مطلب به موضوع فمینیسم پرداخته و به نقش یکی از رقاصه‌های آمریکا در گسترش فمینیسم در ایالات متحده اشاره کرده و با استفاده از همین موضوع از ایرانیان خواسته تا در نظرسنجی که توسط سازمان‌های استکبار‌ساخته برای انتخاب بهترین مطرب و رقاصه برگزار شده شرکت کرده و به وی رأی دهند.

اکبر گاف از آتشین به عنوان یک عنصر سیاسی ـ بخوانید عامل سازمان سیا در حوزه موسیقی ـ یاد کرده و با اشاره به سن بالا و عجوزه بودن وی درباره شرکت در نظرسنجی اینچنین می‌نویسد: «اینک نام او به عنوان نماینده‌ی ایران در جوایز موسیقی جهان به لیست بهترین خواننده‌ی زن و بهترین اجرای کنسرت اضافه و به رأی گذاشته شده است. حالا همه‌ی ما باید به او رأی دهیم. تحریم هر انتخاباتی موجه باشد، تحریم این انتخابات قطعاً ناموجه و غیر مسئولانه است»!!!

گنجی در ادامه، بیماری اپیدمی در بین ضد انقلاب را که به "بیماری لپ‌تاپی" معروف است را یادآور شده و به این نکته اشاره می‌کند که رقاصه طاغوتی و متواری از کشور نیز از این بیماری در امان نمانده و او نیز در حال براندازی! جمهوری اسلامی از پشت لپ‌تاپ است.

خاطر‌نشان می‌شود که گنجی در حالی در سال 79 طی مصاحبه با یکی از نشریات خارجی از به موزه تاریخ رفتن حضرت امام(ره) و اندیشه‌های ایشان سخن گفته بود که امروز پس از گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) نه تنها آن آرمان‌ها و تفکرات به موزه نپیوسته بلکه با بیداری اسلامی شکل‌گرفته در غرب آسیا و شمال آفریقا به متن جامعه آمده است و خواب خوش را از چشمان مستکبران و ظالمان ربوده است.


کارشناس بی بی سی اظهارات رضا پهلوی مضحکانه خواند

 

دیروز رضا پهلوی با برنامه افق صدای آمریکا مصاحبه ی با موضوع انتخابات داشت، وی در این باره گفت که آمار منتشر شده توسط نظام ج.ا.ا درمورد مشارکت بالای مردم قابل اعتماد نیست و نمی توان با تکیه برآن نتیجه گرفت که اکثریت مردم ایران به روحانی رأی داده اند و وی نماینده مردم است!
 
به گزارش ماهستیم به نقل از فوروم ایرانیان،در حالی که مصاحبه رضا پهلوی هنوز ادامه داشت، بهمن کلباسی (کارشناس بی بی سی در آمریکا)، هومن مجد و تریتا پارسی در توئیتری که برای یکدیگر فرستادند، رضا پهلوی را مورد تمسخر و انتقاد قرار دادند که چرا وی به حق انتخاب هموطنان ایرانی احترام نمی گذارد و در صدد است انتخاب آقای روحانی توسط ایرانیان را مورد شک و تردید قرار دهد. عکسی از توئیتر آنان گرفته شده که در اینجا مشاهده میکنید.
گویا رضا پهلوی توقع داشته که ایرانیان به گزینه های سایت سفارت مجازی ایالات متحده آمریکا رای دهند که وی نیز یکی از نامزدهای معرفی شده توسط آن سایت بوده است! به هر روی نتیجه انتخابات در هر سال از برگزاری آن هر چه که باشد خوشایند عناصر ضدانقلاب نبوده و نیست چراکه عقیده و اعتقاد آنها به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.

خواب تازه اصحاب فتنه !

 

اين روزها، مدعيان اصلاحات از طريق روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و نشريات فراوان ديگري که در اختيار دارند و با پشتيباني سايت‌هاي ضدانقلاب و رسانه‌هاي غربي، عبري و عربي، اصرار دارند آراي دکتر روحاني را به حساب خود بنويسند و يا، دستکم اين که در سبد رأي ايشان براي جبهه اصلاحات سهم قابل توجه و تعيين‌کننده‌اي قائل شوند!

 

القاي اين توهم مخصوصا براي آن عده از مدعيان اصلاحات که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 حضور موثري داشته و آشکارا در نقش ستون پنجم دشمنان بيروني ظاهر شده بودند، اهميت حياتي دارد، چرا که طيف ياد شده بعد از ارتکاب جنايت‌شرم‌آور وطن‌فروشي در فتنه 88 به دنبال فرصتي براي اعلام بازگشت به درون نظام بودند و براي اين منظور در پوشش و زير چتر اصلاح‌طلبان بيرون از دايره فتنه به ميدان آمده بودند. ولي مواضع رسما اعلام شده دکتر روحاني در کنار تأکيد چندباره ايشان که وامدار هيچ حزب و جناحي نيست و فقط در چارچوب قانون حرکت خواهد کرد، نقشه طيف مورد اشاره را نقش برآب کرد، تا آنجا که امروزه در محاسبه سود و زيان خود به اين نتيجه رسيده‌اند که، با حضور و شرکت پرسروصداي خود در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم، هزينه اعتراف به دروغ بودن ادعاي تقلب در انتخابات 88 و خيانت پس از آن را پرداخت کرده‌اند ولي در مقابل اين هزينه، دستاوردي غير از تشکر شفاهي رئيس‌جمهور منتخب از آقاي خاتمي، آنهم جدا از جبهه اصلاحات، به دست نياورده‌اند.
پيش از اين طي يادداشتي با عنوان «همراهان ناهمراه» در کيهان دوشنبه 27 خردادماه، توضيح مستندي از ترکيب سبد رأي آقاي روحاني و مواضع متضاد ايشان با جبهه اصلاحات ارائه داده‌ايم که انبوهي از ناسزاگويي برخاسته از عصبانيت اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 در داخل و خارج کشور و ناخشنودي برخي از اصلاح‌طلبان- احتمالا‌بي‌خبر از اصل‌‌ماجرا- را در پي داشته و هنوز هم دارد. ولي سخن ما با دلايل مستحکم و شواهد فراواني همراه است که از يکسو نشان مي‌دهد، مدعيان اصلاحات و مخصوصا سران و اصحاب فتنه88 در انتخابات اخير دستاوردي نداشته‌اند و از سوي ديگر حاکي از آن است که روحاني اگرچه در جبهه اصولگرايان- به مفهوم تقسيم‌بندي‌هاي سياسي- تعريف نشده است و پيش از انتخاب به دليل حمايت برخي گروه‌هاي ضد انقلاب و همسو با فتنه، بيم آن مي‌رفت که با مدعيان اصلاحات گره خورده باشد، ولي مواضع ايشان بعد از انتخابات نشان داد با گفتمان اصولگرايي همخواني فراواني دارد و البته نامزدهاي اصولگرا به دلايلي که اشاره داشته‌ايم، در رقابت انتخاباتي ياد شده با شکست روبرو شده‌اند.
يادداشت پيش روي اما در پي پرده‌برداري از پروژه‌اي است که مدعيان اصلاحات بعد از ناکامي در همخواني مواضع دکتر روحاني با مواضع خود، کليد زده و دنبال مي‌کنند. پروژه‌اي که اگر رئيس‌جمهور منتخب هوشمندانه با آن روبرو نشود مي‌تواند براي ايشان در آينده‌اي نه چندان‌دور، خسارت‌آفرين باشد. بخوانيد؛
1- انتظار آن بود که آقاي روحاني حساب خود را از سران و عوامل فتنه آمريکايي-اسرائيلي 88 جدا کند و اين انتظار در اعلام مواضع ايشان بعد از انتخاب به رياست‌جمهوري اسلامي ايران به وضوح ديده مي‌شود، ولي تشکر رئيس‌جمهور منتخب از آقاي خاتمي با توجه به نقش ويرانگري که وي در فتنه 88 داشته است، به اين نگراني دامن مي‌زند که مبادا دکتر روحاني از خطري که سران و عوامل فتنه 88 مي‌توانند براي دولت ايشان پديد آورند، غفلت کند. آقاي خاتمي در فتنه ياد شده از طرح مشترک کودتاي مخملي مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس پيروي کرد و در مقابل ده‌ها جنايت آشکار فتنه‌گران نظير اهانت به ساحت مقدس عاشورا، شعار به نفع آمريکا و اسرائيل، پاره کردن تصوير مبارک حضرت امام(ره)، ايجاد بلوا و آشوب در کشور، دميدن در ادعاي دروغ تقلب در انتخابات و... نه‌‌فقط سکوت کرده بود بلکه اقدامي حمايت‌گرانه داشت. بنابراين حتي تصور پيوند احتمالي آقاي خاتمي با رئيس جمهور منتخب مي‌تواند، بدبيني مردمي را در پي داشته باشد که در حماسه چند ده ميليوني 9 دي، نفرت و انزجار خود را از فتنه‌گران فرياد زده‌اند.
2- مقايسه مواضع اعلام شده آقاي دکتر روحاني با مواضع شناخته شده فتنه‌گران ترديدي باقي نمي‌گذارد که رئيس جمهور منتخب نه فقط کمترين همخواني با اين طيف ندارد، بلکه با جرأت مي‌توان گفت که در نقطه مقابل آنها ايستاده است. روحاني بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي تأکيد مي‌کند و فتنه‌گران، چه در دوران اصلاحات و چه در انتخابات 88، آشکارا قانون اساسي را زيرپا گذاشته بودند. رئيس جمهور منتخب بر وفاداري خود به حضرت امام(ره) و رهبري معظم انقلاب اصرار مي‌ورزد ولي فتنه‌گران در حاکميت خود بر دولت و مجلس اصلاحات، دوران امام(ره) را تمام شده مي‌دانستند و در نشريات زنجيره‌اي تحت امر خويش تأکيد مي‌کردند که حتي ائمه اطهار(ع) هم قابل نقد هستند! و در جريان فتنه 88، تصوير حضرت امام(ره) را پاره کرده و با وقاحت زيرپا انداختند.
رئيس جمهور منتخب از حرکت خود در چارچوب نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران سخن مي‌گويد، ولي فتنه‌گران روي قيد «اسلام» از «جمهوري‌اسلامي ايران» خط بطلان کشيدند. و در دوران اصلاحات آشکارا ساز خروج از حاکميت را کوک کردند و اين اقدام پلشت خود را با بيگانگان تاخت زدند و ده‌ها اقدام ساختارشکنانه ديگر که حتي فهرست آن نيز بسيار طولاني است. با اين حساب به آساني مي‌توان نتيجه گرفت که مواضع آقاي روحاني با اصحاب فتنه و طيفي از مدعيان اصلاحات فاصله‌اي پرنشدني و در حد تناقض دارد و ديدگاه ايشان در صورتي که کماکان بر مواضع خود اصرار داشته باشد- که ان‌شاءالله خواهد داشت- با مواضع فتنه‌گران نمي‌تواند قابل جمع باشد. آيا غير از اين است؟! و آيا هنوز هم مدعيان اصلاحات مي‌توانند ادعا کنند که پيروز انتخابات اخير بوده و آقاي روحاني، مواضع و نظرات آنان را نمايندگي مي‌کند؟!
3- اکنون نوبت به بند پاياني اين وجيزه و خوابي که مدعيان اصلاحات براي بهره‌گيري از آقاي روحاني ديده‌اند، رسيده است. اصحاب فتنه از همخواني مواضع رئيس جمهور منتخب با جبهه اصلاحات به طور کامل قطع اميد کرده‌اند ولي از سوي ديگر، براي آنها القاي اين توهم که در سبد رأي روحاني سهم عمده‌اي داشته‌اند ضرورتي حياتي دارد. از اين روي تمام توان خود را به کار گرفته‌اند که حداقل دو يا سه تن از اعضاي شناسنامه‌دار و شناخته شده جبهه اصلاحات را در پست‌هاي کليدي کابينه آقاي روحاني جاي دهند و بيشتر از همه به جايگاه معاون اولي رئيس جمهور منتخب چشم دوخته‌اند. چرا؟! زيرا، در اين صورت مي‌توانند ادعاي بر زمين مانده سهم داشتن در آراي روحاني را، به طريق ديگر دنبال کنند. با اين توضيح که اگر، موفق شوند يکي از شخصيت‌هاي سياسي مشهور به اصلاح‌طلب را در پست معاون اولي آقاي روحاني جاي دهند، مي‌توانند ادعا کنند که بدهکاري رئيس جمهور به مدعيان اصلاحات به اندازه‌اي سنگين است که براي پرداخت اين بدهي سنگين! چاره‌اي جز واگذاري پست مهم معاون اولي به جبهه اصلاحات نداشته است! اصحاب فتنه مي‌دانند که روحاني با فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 سر همراهي و پيوند ندارد، بنابراين هرگز حاضر نخواهد بود در کابينه خود کساني را بپذيرد که داغ ننگ حضور در فتنه 88 را بر پيشاني دارند و دقيقا به همين علت کساني را پيشنهاد مي‌کنند که از يکسو به عنوان يکي از اعضاي شناسنامه‌دار جبهه اصلاحات شناخته شده باشند و از سوي ديگر، سابقه‌اي از حضور در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 نداشته باشند. آنچه تاکنون از شواهد و قرائن موجود برمي‌آيد، اين که جبهه اصلاحات آقاي دکتر عارف را براي اين منظور نشان کرده است. دکتر عارف شخصيتي متين و قابل قبول دارد و به دلسوزي براي اسلام و نظام شناخته مي‌شود، اگرچه به نظر مي‌رسد که هنوز به ابعاد جنايت بزرگي که اصحاب فتنه مرتکب شده‌اند آنگونه که انتظار مي‌رفت و مي‌رود، پي‌نبرده است. بنابراين در صورتي که آقاي روحاني قصد استفاده از ايشان و يا هر يک از اعضاي شناخته شده جبهه اصلاحات را داشته باشند، لازم است به اين نکته توجه کنند که افراد مورد نظر اولا؛ سابقه حضور در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 و يا دفاع و حمايت از فتنه‌گران را نداشته باشند و ثانيا؛ از آنجا که هنوز مدعيان اصلاحات مرزبندي مشخص و تعريف شده‌اي با اصحاب فتنه نکرده‌اند، حضور آنها در کابينه مي‌تواند به مفهوم حضور فتنه‌گران تلقي شود، بنابراين در صورت تصميم آقاي روحاني به استفاده از آنها در ترکيب کابينه خود، لازم است از آنان بخواهد به گونه‌اي آشکار و علني- و نه درگوشي و خصوصي- از فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 اعلام برائت کنند. بديهي است که اعلام برائت از مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس و حاميان داخلي آنها نه فقط نبايد دشوار باشد! که نيست، بلکه باعث افتخار نيز هست.

حسين شريعتمداري

 

آقای هاشمی الان وقت اصلاح واقعی است

 

عقل و داد حکم می‌کند هاشمی در نخستین فرصت ممکنه به اصلاح مواضع غلط گذشته‌اش همت مضاعف بگمارد.

به گزارش سیرنیوز، انتخابات 88 و آشوب های خیابانی که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شد ، به میانداری خواص غافل شکل خسارت باری به خود گرفت .

1- یادآوری عبارت انتخابات 88 فی‌نفسه موضوع فتنه شوم و آشوب‌های ‌خیابانی را از ابعاد مختلف در اذهان دوستداران و دشمنان نظام تداعی می‌کند؛ فتنه شومی که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شده و با میدانداری خواص غافل شکل خسارت‌بارتری به خود گرفت. هاشمی رفسنجانی به شکلی عجیب به نقش‌آفرینی در ماجرایی پرداخت که اساسا روی امر موهومی مانند تقلب در انتخابات شکل گرفته بود. اوج کار هاشمی را به آسانی می‌توان در نامه آتش و خطبه‌های آخرین نمازجمعه ایراد‌ شده از سوی وي ملاحظه کرد. اگرچه فاجعه عصر عاشورا و توهین و هتاکی به آرمان‌های انقلاب اسلامی در آن مقطع دل دوستداران نظام را در داخل و خارج از کشور بشدت به درد آورد اما ظاهرا تاثیری بر مواضع هاشمی و دوستانش نداشت.

2- در روزهای پایانی سال گذشته هاشمی رفسنجانی بار دیگر با بیان جمله معناداری تحت عنوان «لزوم برگزاری انتخابات آزاد در ایران» بارقه‌های امید را در دل دشمنان نظام و عوامل نفاق و ضدانقلاب پدیدار کرد. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در چند ‌ماه آتی هاشمی با مناسب دیدن نتیجه انتخابات و به پیروزی رسیدن حسن روحانی با تک‌جمله «دموکراتیک‌ترین انتخابات دنیا» به سهولت تغییر موضع داده و در چرخشی عجیب به تایید انتخابات بپردازد. عقل و داد حکم می‌کند هاشمی در نخستین فرصت ممکنه به اصلاح مواضع غلط گذشته‌اش همت مضاعف بگمارد.

3- هاشمی نمی‌تواند به افکار عمومی توضیح دهد که مکانیسم‌های اجرایی و نظارتی انتخابات دوره یازدهم چه تفاوت ساختاری و شکلی با انتخابات ادوار گذشته و بویژه انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری داشت که آن انتخابات از سوی هاشمی بدون ارائه کوچک‌ترین سندی با عنوان ظالمانه «انتخابات مهندسی‌شده یا‌ متقلبانه» مورد خطاب قرار می‌گیرد و در عین حال انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری لقب «دموکراتیک‌ترین انتخابات دنیا» از هاشمی می‌گیرد.

 

4- قطع یقین با وجود فشارها و مطالبات افکار عمومی، هاشمی هیچگاه نتوانسته است به تبیین و تشریح علل اصلی وجود تعارض در مواضع گذشته و اخیرش در قبال موضوع انتخابات در ایران بپردازد. تهمت نابخشودنی وجود تقلب در انتخابات ادوار گذشته که اتفاقا هاشمی بارها و بارها به‌واسطه آن انتخابات به کرسی‌های اجرایی و تقنيني دست یافته است...

 

... ظلم فاحشی است که از سوی وی بر جمهوری اسلامی به ناحق وارد شد و هزینه‌های‌ سنگینی را در عرصه‌های داخلی و خارجی بر انقلاب اسلامی تحمیل کرد؛ که تحریم‌ها فقط یکی از نتایج آن بود. ظلمی که در لابه‌لای نکبت‌بار آن به وضوح می‌توان عمده نارضایتی دوستداران نظام را در سطوح مختلف به شکلی عینی و جزء به جزء لمس کرد.

 

5- آقای هاشمی در حال حاضر که با پیروزی حسن روحانی به غلط خود را پیروز میدان رقابت می‌داند باید با همان شور و سرزندگی سیاسی نگاهی به گذشته انداخته و با شجاعت به اصلاح رفتارهای غلط گذشته‌اش در مواجهه با مردم، نظام و نهادهای انتخاباتی کشور بپردازد. هاشمی باید بپذیرد اکنون واقعا وقت اصلاح نگاه‌های غلط نسبت به مردم و امانت سنگینی به نام «‌حفظ حریم جمهوری اسلامی‌» و «فراهم کردن زمینه صدور انقلاب اسلامی‌» در عصر رونق بیداری اسلامی در جوامع مسلمان اما تحت ستم استکبار جهانی است. بی‌شک تعذر از پیشگاه ملت نخستین گام اصلاحی هاشمی در عرصه کنونی می‌تواند باشد که از اولویت راهبردی برخوردار است.

سیروس محمودیان

 



:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 تير 1392 | نظرات ()