"سیرنیوز": کلید چیست؟ قفل چیست؟ چه کسانی مملکت را قفل شده می دانند؟ کلید این قفل ها دست کاندیدای قفل باز کن چه می کند؟
به گزارش سیرنیوز به نقل از بولتن نیوز ؛ کلید چیست؟ قفل چیست؟ چه کسانی مملکت را قفل شده می دانند؟ کلید این قفل ها دست کاندید قفل باز کن چه می کند؟ فوکویاما نیز اصطلاحی دارد مبنی بر اینکه هر قفلی قابل باز شدن است.مهم آن است که کلید آنرا پیدا کنید.
اخیراً آقای حسن روحانی مستمرا در برنامه های تبلیغاتی خود از کلید قفل درهای بسته و ... صحبت می کند و ادعا دارد می تواند این قفل ها را باز کند پیگیری های ما نشان داده که بیشترین تخصص و تبحر آقای روحانی در سفرهای خارجی آنهم از نوع اتفاقی می باشد که نمونه آن سفر به دور از چشم مسئولان نظام در عید نوروز سال 91 به کشور اتریش آن هم با لباس مبدل بوده است هر چند ایشان در فیلم مستند دوم خود موضوع لباس مبدل را حل کرد و همانند فیلم تبلیغاتی آقای هاشمی در سال 84 به نوعی خود را اصلاح شده اعلام نمود، اما شاید یکی از کلیدهای مدنظر برای وی همین جدا شدن از لباس روحانیت و سفر به اروپا با فراغ بال و استفاده از لباس مبدل باشد.
فراموش نکنید که ایشان "احتمالا" مدرک تحصیلی خود را از اسکاتلند گرفته و شاید بیشترین دغدغه خود را باز شدن درب سفارت انگلیس در ایران می داند حال سوال این است که کلید قفل انگلیسی در دستان ایشان چه می کند شاید بشود این تعابیر را با توجه به شعارهای تبلیغاتی ستادهای انتخاباتی آقای روحانی بکار برد: تدبیر و امید یعنی باز شدن قفل رابطه حسنه این کاندیدا با کشور مورد نظرش انگلیس و همه چیز در گرو بازشدن این قفل است قفلی انگلیسی که با کلید انگلیسی و به دست ... باز می شود.
" سیر نیوز " : اینکه نامزدها حضور خود در انتخابات را بر اساس احساس وظیفه و تکلیف اعلام می کنند اقدامی قابل قبول ازسوی آنان و مردم است اما کسانیکه اندکی بعد اعلام انصراف می کنند اقدام خود را چگونه توجیه می کنند آیا این موضوع نیز از روی احساس وظیفه است ؟
به گزارش سیرنیوز، زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که رسید طیف عظیمی از سیاسیون کشور به همراه هوادارانشان برای نام نویسی به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کردند، رخ دادی که رسانه ها از آن به عنوان جشن تکلیف چهره های سیاسی یاد کردند. تنها چند روز پس از ثبت نام اما گویی تکلیف از گردنشان ساقط شد و یکی پس از دیگری به نفع برخی از کاندیداها کناره گیری کردند.
گمانه زنی ها بر سر حضور چهره های سیاسی در انتخابات از مدت ها پیش آغاز شده بود، گمانه زنی هایی که جز در مورد علی لاریجانی و سید محمد خاتمی تقریباً همگی درست از آب درآمد.
محسن رضایی و مصطفی پورمحمدی از مدت ها پیش سفرهای خود را به اقصی نقاط ایران آغاز کردند، نقد برنامه های اقتصادی دولت و شیوه برخورد محمود احمدی نژاد در موضوعاتی مانند سیاست خارجی و اوضاع داخلی مملکت در دستورکارشان قرار گرفت.
دو ائتلاف اصولگرایان برای معرفی کاندیدای ریاست جمهوری شکل گرفت، ائتلاف سه گانه متشکل از محمدباقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل و علی اکبر ولایتی علی رغم برخی شایعات همچنان پا برجا ماند، هر چند به مرور از تحرکات انتخاباتی حدادعادل و ولایتی کم شد و شهردار تهران بر فعالیت های انتخاباتی اش افزود اما دستکم در این ائتلاف کسی سخن از جدایی و استقلال نزد، روندی که در سوی دیگر یعنی ائتلاف پنجگانه عملاً به گونه ای پیش رفت که منوچهر متکی با ترک ائتلاف خود به طور مستقل وارد رقابت های انتخاباتی شد و محمد حسن ابوترابی فرد هم از سوی ائتلاف به عنوان خروجی نهایی معرفی شد.
دو عضو ائتلاف عملاً وارد رقابت با یکدیگر شده بودند تا زمانی که ناگهان ابوترابی فرد که نایب رییس مجلس نیز بود روز گذشته رسماً از دور رقابت ها کناره گیری کرد تا بنا به خواست ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس بیشتر وقت خود را بر روی امور خانه ملت بگذارد و بیش از این به تشتت آراء در میان اصولگرایان دامن نزند.
از سوی دیگر جبهه پایداری نیز که با قاطعیت کامران باقری لنکرانی وزیر اسبق بهداشت را به عنوان نامزد نهایی خود برگزیده بود پس از ثبت نام سعید جلیلی، او را به لنکرانی ترجیح داد تا لنکرانی نیز بعد از آنکه با دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد به نفع او از رقابت های انخاباتی کنار بکشد، چرا که به هر حال جلیلی چهره ای سیاسی تر داشت و احتمالاً پایداری ها نیز دریافته بودند بختش برای پیروزی در انتخابات بلندتر است و هرچند پیش از این به درخواست آنان برای نامزدی پاسخ نداد و خود مستقلاً به ستاد انتخابات رفت اما در نهایت دل پایداری ها را هم آنقدر نشکسته بود که نتوانند بر سر حمایتش اجماع کنند.
برای انصراف از کاندیداتوری انتخابات اما گویی دولتی ها بیشتر از همه عجله داشتند وزیر کشاورزی و معاون اول رییس جمهور در همان بدو امر کنار کشیدند و سخنگوی وزارت امور خارجه نیز یک روز پیش از اعلام تایید صلاحیت های شورای نگهبان انصراف داد. مهمانپرست گفته بود که به نفع کسی کنار نمی رود و تصمیمش هم انقدر جدی بوده که شغل سخنگویی را کنار گذاشته انصرافش هم به همان بی سر و صدایی ثبت نامش انجام شد تا این سوال بی پاسخ را در ذهن افکار عمومی ایجاد کند که اگر می خواستی به همین راحتی کنار بکشی، چرا از مقام سخنگویی استعفا دادی و برای انتخابات نام نویسی کردی ؟
موج انصراف ها داوود احمدی نژاد را هم در بر گرفت تا در نهایت او نیز به سود جلیلی کنار بکشد، شخصیتی که می گوید به گفتمان سوم تیر از همه نزدیکتر است و می تواند در فضای سیاسی ایران از پس کار بربیاید.
اما موج انصراف ها به پایان نرسیده و پس از اعلام نظر شورای نگهبان نیز برخی از کاندیداها کنار کشیدند که از آن جمله می توان به کاندیداهای ائتلاف۱+۲ و محمد رضا عارف نامزد اصلاح طلبان اشاره کرد.
کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به خودی خود مزیت های ویژه ای هم برای سیاست پیشگان دارد، اول آنکه کاندیدا می تواند اگر تا پیش از این چندان مشهور نبوده از فرصت ایجاد شده استفاده کند و خود را به افکار عمومی بشناساند، موردی که درباره صادق واعظ زاده کاملاً صدق می کند، او در این مدت توانست حرف هایش را بزند و برای نخستین بار به او نه از دیدگاه شخصیتی علمی و دانشکاهی بلکه فردی سیاسی در حد کاندیداتوری ریاست قوه مجریه نام برده شود، پتانسیلی که می تواند از آن در سال های بعد به خوبی استفاده کند.
از سوی دیگر اگر نامزدها از جانب شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، انصراف هم که بدهند به خودی خود پله های ترقی را طی کرده اند چرا که از آن به بعد از آن ها به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یاد شده می توانند مدعی شوند اگر صلاحیت رییس جمهور شدن را داشته اند در پست های دیگر هم خواهند توانست نقش آفرینی کنند.
در نهایت افرادی که می دانند از اقبال چندانی برخوردار نیستند نیز می توانند با انصراف به سود کاندیدای مطرح حداقل جایگاه خود را در کابینه آینده تضمین کرده از فرصت دیریاب انتخاباتی حداکثر استفاده را برده باشند.
کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به خودی خود مزیت های ویژه ای برای سیاست پیشگان دارد، اول آنکه کاندیدا می تواند اگر تا پیش از این چندان مشهور نبوده از فرصت ایجاد شده استفاده کند و خود را به افکار عمومی بشناساند.