اقدام هتاکانه خواننده موهن به مقدسات شیعه موجب شد که هموطنان ایرانی به صورت خودجوش پس از اعلام حکم ارتداد او توسط مراجع، جایزههایی را برای اجرای حکم اعدام اختصاص میدهند.
در روزهای ماه مه 2012 مصادف با اواسط اردیبهشت ماه امسال، خبرها حکایت از اقدام هتاکانه یک بهایی به ساحت مقدس امام دهم شیعیان، امام علیالنقی علیهالسلام داشت.
شاهین نجفی خواننده ایرانی مقیم آلمان آهنگی به شدت توهین آمیز به امام هادی علیهالسلام را روانه بازار کرد و این اقدام خشم عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام را بر انگیخت و قلب آنها را به درد آورد.
بنابراین در پی انتشار آهنگ توهین آمیز به اعتقادات شیعه، موجی از اعتراض مردمی همراه با حکم ارتداد خواننده ترانه موهن از سوی مراجع عالیقدر همراه شد.
به طوری که بسیاری از مراجع تقلید تشیع از جمله آیات «لطفالله صافی گلپایگانی»، «ناصر مکارم شیرازی»، «مسلم ملکوتی»، «محمدعلی علوی گرگانی»، «حسین نوری همدانی»، «جعفر سبحانی» این ترانه را موجب ارتداد و توهین به مقدسات دانستند.
آنچه که در این فضا بیش از بیش نمود پیدا کرده است، حرکت خودجوش مردمی برای اعلام انزجار از اقدام هتاکانه و تشویق برای اجرای حکم اعدام این خواننده ملعون است که نقش جوانان به خصوص نسل سوم و چهارم انقلاب در این حرکت خودجوش بسیار خیره کننده است.
*جایزه جالب مهندس مسلمان برای اعدام خواننده مرتد
«سید مهدی موسوی» یکی از جوانان دهه 60 در وبلاگ خود به نام «مهندس مسلمان» نوشته است: «یک حرکت جهادی، هر ایرانی یک جایزه به قاتل شاهین نجفی اعطا کند، من به هر کسی که شاهین نجفی را بکشد، یک ماه حقوقم را همراه با یک پرچم که متعلق به گنبد امام علی(ع) است، را اهدا خواهم کرد».
موسوی مدتی را به عنوان مهندس نقشهبردار در حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام مشغول به کار بوده است، توانسته بود پرچم گنبد امام علی علیهالسلام را به عنوان هدیه دریافت کند، میگوید: این پرچم عزیرترین چیزی است که در دست دارم و به هر کسی که بتواند حکم اعدام این مرتد را اجرا کند، به اضافه حقوق یک ماه خود را تقدیم خواهم کرد.
*5هزار دلار برای مجازات هتاک
«علی عابدی» نیز در صفحه گوگل پلاس «موسوی» مینویسد: «عهدمیکنم که به قاتل این مرتد کثیف حقوق یک ماه خود را به همراه فرش زیرپایم را هدیه کنم،کاش خودم میتوانستم زمین را از لوث وجودش پاک کنم، یا جمله «5 هزار دلار سهم جایزه من، هر کسی دهان این خبیث را برای همیشه بست، این جایزه به او تعلق میگیرد» از سوی «مجتبی شاهمرادی» در صفحه وب انتشار یافته است.
*10میلیون تومان از سوی یکی از اهالی موسیقی
همچنین «حامد زمانی» یکی از خوانندگان جوان، جایزهای را برای مجری حکم اعدام فرد هتاک تعیین کرد، او در صفحه فیسبوک خود مینویسد: «اینجانب حامد زمانی به عنوان عضو کوچکی از جامعه موسیقی کشور به همراه جمعی از دوستان در پی اقدام هتاکانه شاهین نجفی که بر اساس فقه دینی ما سب اهلبیت(ع) و نبی مکرم اسلام(ص) است، به هر شخص و گروهی که این اعدام انقلابی را انجام دهد، 10 میلیون تومان که در حد وسع بنده حقیر میباشد، هدیه اهدا خواهم کرد، هر چند این مهدورالدم ارزش ریالی ندارد، اما برای جلوگیری از رواج هتک حرمت اهلبیت پیامبر(ص) از همه متدینین دعوت میکنم که در این دفع فتنه ما را یاری کنند».
*100هزار دلار از سوی یک پایگاه خبری
در همین حال پایگاه خبری «شیعه آنلاین» نیز برای کشتن «شاهین نجفی» مبلغ 100 هزار دلار جایزه تعیین کرده است که این مبلغ از سوی یک بانی خیر یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تقبل شده است.
سایت رویداد نیز جایزه دویست هزار دلاری برای اجرای حکم ارتداد شاهین نجفی اختصاص داده است، در بخشی از بیانیه خود میآورد: «توهینهای سازمان دهی شده و بسیار شنیع شاهین نجفی نسبت به ساحت مقدس اهلبیت و خصوصاً علیالنقی علیهالسلام، رویداد را برآن داشت تا برای اجرای حکم اعدام این مرتد جایزه قابل توجهی را اختصاص دهد، بنابراین تصمیم، هر یک از مومنین که موفق به اجرای حکم اعدام نامبرده شود، با عنایت به احیای سیره عملی امام خمینی (ره) در مجازات قاطعانه هتاکان و عاملان توهین به ساحت مقدس شریعت مبین اسلام، از رویداد این مبلغ را در هر نقطه از جهان با وجه رایج و به شیوه قابل قبولی دریافت خواهد کرد».
این درحالی است که شیعیان کشورهای دیگر نیز برای تعیین جایزه و اجرای حکم خواننده هتاک اعلام آمادگی کرده اند که گزارش آن در روزهای آینده خدمت خوانندگان ارائه خواهد شد.
و این حرکت خودجوش همچنان ادامه دارد...
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
بی بی سی: «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور پیشین ایران به صورت تلویحی نسبت به فرجام موفقیت آمیز دور تازه گفت و گوهای اتمی ایران و گروهی از قدرت های جهانی، ابراز ناامیدی کرده است.»
//
سایت بی بی سی(BBC)، روز سه شنبه 9 خرداد(May 29) نوشت: «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور پیشین ایران به صورت تلویحی نسبت به فرجام موفقیت آمیز دور تازه گفت و گوهای اتمی ایران و گروهی از قدرت های جهانی، ابراز ناامیدی کرده است.»
این سایت ادامه داد: «آقای هاشمی رفسنجانی، در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی که روز سه شنبه نهم خرداد (29 می 2012) منتشر شده، گفته است که بعد از مذاکرات استانبول "با صحبت هایی که ایرانی ها و غربی ها کردند، خوشبینی کاذبی درست شد." آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که "هم ما می خواستیم در داخل کشورمان امیدی داشته باشیم و هم غربی ها به خاطر مشکلات اقتصادی که دارند به آن صحبت ها نیاز داشتند. لذا هر دو تلاش داشتند که بگویند فضا، فضای مثبتی است، اما در بغداد معلوم شد که این طور نیست."»
بی بی سی افزود: «آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که از مذاکرات بغداد "هنوز اطلاعات دقیقی نداریم و ارزیابی کار آسانی نیست، اما آنچه فعلا معلوم است این که آنها با حربه تحریم پیش می آیند و می گویند ما توانستیم با تحریم ایران را به نرمش در مذاکرات بکشانیم البته ایران هم نشان داده که با این تحریم ها و تهدیدها از میدان به در نمی رود." آقای هاشمی رفسنجانی با مرور توسعه برنامه اتمی ایران در دوره ریاست جمهوری خود گفته است که "اگر روابط معمولی با دنیا داشتیم و بیخودی هم ما و هم آنها هی بهانه گیری نمیکردیم، برای استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی مشکلی نمی داشتیم."»
هامون به نقل از جام نیوز:
عضو حزب مؤتلفه اسلامی گفت: قوه قضائیه باید از ایجاد انحراف در روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی تحت فشارهای سیاسی جلوگیری کند تا از این طریق موجب بازسازی اعتماد مردم نسبت به مسئولان شود. هامون به نقل از خبرگزاری فارس: حمیدرضا ترقی در گفتگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس گفت: همانطور که در کشور با براندازان سیاسی با جدیت برخورد میشود اشخاصی هم که با فساد در حوزه اقتصادی موجب سلب اعتماد مردم از نظام میشوند ،باید مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و با آنها برخوردی مشابه براندازان سیاسی صورت گیرد. وی در ادامه افزود: رسیدگی به مفاسد اقتصادی عامل اعتماد میان مردم و مسئولان نظام است و از سوی دیگر موجب جلوگیری از حیفومیل اموال عمومی در کشور توسط افراد خاص میشود. معاون بینالملل حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: مردم انتظار ندارند که در رسیدگی به مفاسد اقتصادی از سوی مسئولان امر کوتاهی یا تبعیض صورت گرفته و به تخلفات دانهدرشتها رسیدگی نشود. ترقی اظهار داشت: قوه قضائیه باید از ایجاد انحراف در مسیر رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی تحت فشارهای سیاسی جلوگیری کند تا با برخورد عادلانه از یک سو موجب بازسازی اعتماد عمومی نسبت به مسئولان شده و از سوی دیگر برخورد جدی دستگاه قضایی با متخلفان درس عبرت برای کسانی باشد که با سوء استفادههای خود حیثیت نظام را در داخل و در عرصه بینالملل لکهدار میکنند.
نگاهی گذرا به زندگانی امام هادی(ع)
ابوالحسن علی النقی الهادی (علیه السلام) در 15 ذی حجه سال 212 هجری، در اطراف مدینه، در محلی موسوم به «صَریّا» چشم به جهان گشود. امام هادی (علیه السلام) در سال 220 هجری، در هشت سالگی، بعد از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد (علیه السلام) به امامت رسید.
هامون به نقل از جام نیوز:
مدت هدایت و امامت آن حضرت، 33 سال بود و در 41 سالگی، در سوم رجب سال 254 هجری در شهر سامرا بر اثر زهری که با دسیسه مُعتز، سیزدهمین خلیفه عباسی به ایشان خورانده شد، مسموم گردید و به شهادت رسید. مشهورترین القاب آن بزرگوار، نقی و هادی است و کنیه آن حضرت، ابوالحسن بود.
القاب امام هادی علیه السلام
برای امام هادی (علیه السلام) به تناسب خوی و صفاتش، القابی را ذکر کرده اند که هرکدام، دارای شأن نزول و فلسفه ای است. لقب های زیر، بخشی از القاب آن حضرت است:
1. نقی، به معنای پاک، پاکیزه از آلودگی و انحراف؛
2. مرتضی، به خاطر پسندیده بودن خوی و رفتارش در برخوردها و روابط؛
3. عالِم، به دلیل دانش بسیار و پردامنه اش در عرصه های گوناگون علمی و فرهنگی؛
4. عسگری، به خاطر اقامتش در محیط نظامی که به دستور دشمن صورت گرفته بود؛
5. رشید، به دلیل رشد یافتگی و هدایت شدگی او از سوی حق؛
6. وفی، به معنای وفادار و انجام دهنده عهد و پیمان؛
مادر عارف
مادر امام هادی (علیه السلام) زنی پاک دامن بود و در زهد و تقوا، در زمان خود بی نظیر به شمار می آمد. ایشان در بیشتر روزهای سال، روزه مستحبّی می گرفت و امام هادی (علیه السلام) در شأن ایشان فرموده اند: «مادرم، عارف به حق من بوده و از اهل بهشت می باشد. خداوند نگهبان و حافظ اوست و شیطانِ سرکش به او دسترسی ندارد». ایشان همچنین بر اساس اسناد دیگری، درباره مادرش می فرماید: «او از مادران پرهیزکاران و صالحان است که از فرمان خداوند سرپیچی نمی کند. اهل زهد و عرفان، متعبّد و از زنان بی مانند و بی همتای عصر بود و در مدینه، همگان او را به پاکی و تقوا می شناختند و او را سیّده می خواندند».
طاغوت های معاصر امام
امام هادی (علیه السلام) از لحظه وفات پدر بزرگوارش و پذیرفتن وظیفه خطیر امامت جامعه تا هنگام شهادت، دورانی پرمبارزه، استقامت و پایداری سیاسی و عقیدتی را پشت سرگذاشت. مدت زندگانی آن امام هُمام، مصادف با حکومت دشمنان کینه توزِ فرزندان ابوطالب، به ویژه فرزندان پاک علی و فاطمه (علیهما السلام) بود؛ کسانی که همه عمر برای ریشه کنی این راست قامتان جاودان تاریخ، از هیچ اقداماتی فروگذار نکردند. طاغوت های معاصر امام هادی (علیه السلام) از این قرارند: معتصم (برادر مأمون)، واثِق (پسر معتصم)، متوکل (برادر واثق و دهمین خلیفه عباسی)، مُنتَصَر (پسر متوکل)، مُستعین (پسر عموی منتصر) و مُعتَز (پسر دیگر متوکل) بودند.
عبادت امام هادی علیه السلام
حضرت امام هادی (علیه السلام) در زهد و عبادت یگانه بود. ایشان همانند دیگر امامان ما، همواره شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خشوع به رکوع و سجده سپری می کرد و سر بر خاک می نهاد. ایشان پیوسته دعا می کرد و می فرمود: «بارالها! گنهکاری بر تو وارد شده و تهی دستی به تو روی آورده است. تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده و از لغزشش درگذر».
آن چیزی که امام هادی (علیه السلام) را محبوب دل های همگان ساخته بود، پیوند با خدا، تکیه بر آفریننده بی نیاز، غنای از بنده سراسر نیاز، وارستگی از دنیای فانی، وابستگی به ابدیت بی پایان و دلدادگی به عبادت بود.
امام در مدینه
از مجموع 33 و اندی سال دوران امامت امام هادی (علیه السلام) حدود سیزده سال آن در مدینه سپری شد. ایشان در طول این مدت، با استفاده از ضعف و آشفتگی دستگاه خلافت، به تبیین و گسترش مبانی اعتقادی و فرهنگی اسلامی و هدایت امت مسلمان همّت گمارد و از سرچمشه زلال و مطمئن امامت، تشنگان حقیقت و عدالت را سیراب کرد.
دانش پژوهان و حق جویان، از هرسو به محضر ایشان روی می آوردند و از دانش خدادادیِ امام (علیه السلام) استفاده می کردند. شیعیان و دوستان اهل بیت ـ که تعدادشان در آن زمان زیاد شده بود ـ از نقاط مختلف، به ویژه ایران، عراق و مصر به طور حضوری یا از راه نوشتن نامه، مسائل و مشکلاتشان را مطرح کرده، از آن گرامی، رهنمود می گرفتند.
خطر امام برای توکلهنگامی که حضور امام هادی (علیه السلام) در مدینه منوّره برای حکومت متوکل به یک خطر جدّی تبدیل شد و اسباب اضطراب و نگرانی صاحبان زر و زور را فراهم آورد، و تمام دشمنان، دست به دست یکدیگر دادند و سعی کردند که چنین به متوکل وانمود کنند که امام هادی (علیه السلام) خود را برای یک نهضت عمومی آماده می سازد. سرانجام متوکل تصمیم گرفت در سال 243 ق، حضرت هادی را از مدینه به سامرا بیاورد تا به راحتی ایشان را تحت نظر داشته باشد. مردم به خوبی می دانستند که شخصیت با عظمت امام و نفوذ بسیار آن حضرت در میان مردم و توجه عمومی جامعه به رهنمودهای آن بزرگوار، موجب شده که متوکل، امام را به سامرا فراخواند.
دلیل احضار امام به سامردلیل آن که متوکل عباسی، حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا احضار کند، گرایش بیش از اندازه مردمان آن زمان به آن حضرت بود؛ چنان که در تاریخ آمده است که «یزداد» پزشک مسیحی دربارِ عباسی گفته بود: «براساس آن چه شنیده ام، انگیزه متوکل از احضار «علی بن محمد» به سامرا، این بوده که مبادا مردم، به ویژه چهره های سرشناس، به وی گرایشی پیدا کنند و در نتیجه، حکومت از دست بنی عباس خارج شود».
به سوی سامرا
امام هادی (علیه السلام) به همراه خانواده اش به سوی سامرا حرکت کرد و نظامیانِ یحیی بن هرثمه، فرستاده متوکل عباسی هم با ایشان همراه بودند. ظاهر قضیه این بود که آن حضرت را به حرمت و احترام به سوی سامرا می بردند.
یحیی، خود شخصا مأموریت کوچ دادن امام را عهده دار و مراقب ایشان بود. او بر اثر دیدن عبادت و شرایط تقواییِ ویژه امام، نسبت به ایشان ارادتی پیدا کرد و دست امام را در مسیر حرکت برای انتخاب مسیر بازگذاشت و هر کجا که امام میل توقف و استراحت داشت، با ایشان موافقت می کرد. امام در مسیر حرکت، به سوی کوفه و نجف رفت و برای آخرین بار، قبر جدّش امام علی (علیه السلام) را زیارت نمود.
سپس وارد بغداد شد و مردم استقبال عجیبی از ایشان کردند.
معجزه ای در مسیر سامرا
هنگامی که حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا می بردند، حادثه ای شگفت انگیز در بین راه رخ داد. این حادثه از این قرار بود که افراد کاروان، شاهد باریدن باران، در یک روز گرم تابستانی بودند. یک روز به هنگام عبور از بیابان های خشک و بی آب و علف که آفتاب گرم کویری، آن را تفتیده ساخته بود، همراهان دیدند که امام (علیه السلام) عبایش را بر سر کشید و پای شترش را بست و خود را برای حفاظت در برابر باران آماده ساخت. در آن هوای گرم تابستانی که هرگز انتظار چنین امری نمی رفت و شواهدی هم دلالت بر وقوع ریزش باران نبود، ناگهان ابرهای تیره ای از راه رسید، باران تندی در گرفت و همه همراهان و سربازان محافظ را در شگفتی فروبرد.
شکوه معنوی اماماز ابوالعباس، کاتب دربار متوکل نقل شده است که: «در حضور او بودم که صحبت از امام هادی (علیه السلام) شد. متوکل گفت: به خدا قسم که آن کافر را که به دروغ ادعای امامت می کند، خواهم کشت. آن وقت چهار غلامش را خواند که به دنبال امام هادی بروند و آن حضرت را به آن جا بیاورند. هنگامی که امام هادی (علیه السلام) وارد شد و چشم متوکل به امام افتاد، با کمال تعجب و شگفتی، دیدیم از تخت پایین آمد و به سوی آن حضرت دوید و در حالی که حضرت را در آغوش گرفته بود، می گفت: آقای من، سرور من، ای مولای من. بعد پرسید: ای آقای من! چرا در این وقت تشریف آوردید. امام فرمود: قاصد تو آمد و مرا طلبید. متوکل گفت: دروغ به عرض شما رسانده اند. آن گاه به وزیر خود گفت که امام را به خانه اش بدرقه کنند. پس از خارج شدن امام (علیه السلام) مأموران او گفتند: ای خلیفه! دستور تو، با اعمالی که انجام دادی فرق می کرد. متوکل گفت: هیبت و شکوه او بی اختیار مرا گرفت.»
شهادت
با وجود آن که امام هادی (علیه السلام) در سامرا تحت مراقبت شدید بود و در این راه، رنج ها و مرارت های فراوانی تحمل کرد، ایشان به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. این امر برای خلفای ستمگر عباسی، هراس آور و غیرقابل تحمل بود و از این رو، تنها راه خاموش کردن آن نور خدا را، از میان برداشتن آن بزرگوار دانستند و بدین ترتیب، امام هادی (علیه السلام) نیز همچون امامان پیشین (علیهم السلام)، به مرگ طبیعی از دنیا نرفت؛ بلکه در عصر خلافت معتز مسموم گردید.
او در ماه رجب سال 254 هجری به شهات رسید. ایشان، سپس در شهر سامرا، در منزل خویش به خاک سپرده شد و بدین ترتیب، میراث والای امامت را به فرزند بزرگوارشان امام حسن عسگری (علیه السلام) واگذاشت.