در دو گزارش با عنوان چرا بنی صدر خائن نیست در تاریخ 7 مهر90 و حامی جریان انحرافی بنی صدر مدعی روایتگری جنگ در تاریخ 3 مهر90، به بررسی عملکرد بنی صدر در دوره جنگ و ریاست جمهوری وی پرداخته و در این گزارش حاضر، نیز از زوایای مختلف، عملکرد بنی صدر مورد توجه قرار گرفته است. سایت بولتن نیوز، در این زمینه در جهت وظیفه رسانه ای خود، دیدگاه های مختلف در مورد عملکرد بنی صدر را مورد توجه قرار داده و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارد و ضمن احترام به رزمندگان اسلام و فرماندهان دوران جنگ، دو دیدگاه مطرح در مورد عملکرد بنی صدر در دوره جنگ را مطرح کرده و تلاش دارد که این دوره تاریخی را برای نسل سوم و جوانانی که از این دوران خاطره ای ندارند، بازخوانی کند و واقعیت های تاریخی را بررسی نماید. در دو شماره قبلی، از هر دو نگاه گزارش ها و مستندات مورد توجه قرار گرفت. در این شماره نیز دو دیدگاه مخالف خیانت و موافق خیانت مورد توجه قرار گرفته است. چندي پيش دريابان علي شمخاني وزير سابق دفاع كه به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر در برنامه تلويزيوني ديروز امروز فردا حضور يافته بود در خصوص بني صدر گفت: " بنيصدر خائن نبود. اين تفاوت نگاه وي در اداره جنگ بود و انديشهي عمل وي غلط بود اما خيانت نبود. بنيصدر ميخواست با پيروزي در جبه های جنگ، در ميدان جنگ تهران نيز پيروز شود و به هيچ بهايي حاضر نبود جنگ را ببازد و حتي نميخواست پيروزي در جنگ را با هيچ كس شريك شود. او مطمئن بود كه پيروز جنگ خواهد بود و اميدوار بود با پيروزي در جبهه های جنوب کشور، در تهران هم پيروز شود كه البته اين نيت صادق و سالم نبود و روشهاي وي براي جنگ نيز غلط بود كه منجر به آن نتايج شد، اما خيانت هرگز نبوده است و من هيچوقت اينگونه فكر نكرده و نميكنم .
نظر شمخانی
البته شمخانی در مقدمه كتاب حماسه هويزه اضافه کرده است كه : شخصا بعضي از آنچه كه به عنوان ماجراي هويزه نقل ميشود،را قبول ندارم ؛ يعني هرگز هدف بني صدر شكست عمليات هويزه نبود ...او كسي بود كه با بدست آوردن يك پيروزي، مي توانست همه مخالفين خود را حذف نمايد و مسلم است كه هرگز حاضر نبود آگاهانه شكست در يك عمليات را بپذيرد. اين نهايت سادهانديشي است اگر اعلام شود عمليات هويزه، عملياتي بود كه بنيصدر در آن خيانت كرده است. بنيصدر تمام تدبير خود را به كار گرفت كه عمليات هويزه موفق شود. من خودم در اتاق جنگي كه بنيصدر در آنجا بود حضور داشتم. " ( حماسه هويزه ، مقدمه به قلم علي شمخاني ، چاپ 1366، صفحه 12 (
همچنین آقای محسن رشید از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران در دوره دفاع مقدس – در روزهای اخیر در مصاحبه با یکی از رسانه ها در مورد خیانت بنی صدر اینگونه نظر داده است: "اگر اندکی دقیقتر به موضعگیریها و سخنان مسوولان در تابستان ۵۹ نگاه کنیم هیچ موضع جدی و رسمی مبنی بر محکومیت تجاوزات عراق به کشور وجود ندارد. به عبارتی دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشور در همان ماههای ابتدایی تجاوز به مرزها هیچ تحرکی در راستای محکوم کردن و ممانعت از وقوع جنگ از خود نشان نمیدهد، جز بنیصدر که در ۲۴ مرداد ۵۹ و آن هم بعد از حملات پیاپی عراق به مناطق مرزی ایران میگوید: «به نیروهای مسلح دستور داده شد تا به عراق مجال ندهند» ما دیگر هیچ اظهارنظری از هیچ یک از مقامات مسوول نمیبینیم.
محسن رشید در ادامه می افزاید:"بدون تردید بنیصدر میخواست ما در جنگ پیروز شویم، اما روشهای او روشهای درستی نبود. در مورد اینکه آیا بنیصدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره میدانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنیصدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوندبرقرار کرد عمل او خیانتکارانه است. میخواهم بگویم که خیانت بنیصدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هر چند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضیها این عدم مقبولیت روشها را دال بر خیانت او میدانند که به نظر من این طور نبود. بنیصدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور مینشست و به خطوط مقدم سر میزد نمیتواند خائن باشد. من یقین دارم که بنیصدر میخواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن میخواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خوب این اسمش خیانت جنگی نیست .
اين اتفاقات نشان می دهد كه عليرغم گذشت بيش از 30سال از پيروزي انقلاب اسلامي، در بين دوستداران نظام اطلاع و تحليل يكساني در مورد وقايع و تحولات اين برهه از تاريخ معاصر ايران وجود ندارد و اين دشواري كار متوليان تاريخ را در تبيين درست رويدادهاي انقلاب اسلامي براي نسل سومي كه تنها به واسطه شنيدهها و نوشتهها با انقلاب ارتباط برقرار كردهاند، دو چندان ميكند .
اما در مجموع می توان عملکرد بنی صدر را در دوران ریاست جمهوری به دو بخش تقسیم نمود: 1- عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس قوه مجریه 2- عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا (البته در مقطعی کوتاه) و بر این اساس در مورد او به قضاوت نشست .
الف) عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس جمهور
در مورد خیانت بنی صدر در این حیطه کاری می توان به قطعیت سخن به میان آورد، بنی صدر در آن روزها با صراحت تمام دست در دست منافقین (مجاهدین خلق) نهاد و همواره در تجمعاتی که او به عنوان سخنران حضور داشت، بیشترین طرفداران او از اعضای منافقین بودند. در حادثه 14 اسفند این همکاری سازمان یافته تا حدودی آشکارتر شد و به میزان گسترش یافتن تأثیرگذاری سازمان بر بنیصدر فاصله وی با امام بیشتر میشد نکته قابل تأمل اینکه تا قبل از این ائتلاف، سازمان مجاهدین خلق از طریق یک گروه دست ساخته و هدایت شده به حذف فیزیکی شخصیت های فکری نائل میآمد و در ظاهر هرگونه اعمال تروریستی را محکوم میساخت. اما با رسمیت یافتن پیوند آقای بنیصدر و این سازمان، مسئولیت اقدامات تروریستی رسماً به عهده گرفته میشد و آقای بنیصدر هم هرگز از آن تبری نمیجست .
او هشدار امام راحل را در مورد پرهیز از دنیادوستی و غرور کاذب و کیش شخصیت جدی نگرفت و رفته رفته بر اساس اعتقاد و غروری که نسبت به قدرتش داشت بر انحرافش از مسیر انقلاب و شعارهای انقلابی و اصول اولیه انقلاب افزوده شد.
یکی از ماموران سیا در گزارش خود در مورد توصیف شخصیت بنی صدر می نویسد: « اگرچه او به (امام)خميني(ره) احترام ميگذارد، اما او را مصون از خطا نميداند... او جاهطلبي سياسي دارد...». همراهی بنی صدر با منافقین و فرار بنی صدر با رهبر سازمان تروریستی منافقین به فرانسه در همان زمان مهر تاییدی بر نهایت خیانت او بود .
ب) عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا
متاسفانه تشکیک در خیانت بنی صدر در همین حیطه کاری او قرار گرفته است؛ گروهی از فرماندهان جنگ(مانند دریابان شمخانی،و...) بر این باورند که عمل بنی صدر در مدیریت جنگ را نمی توان خیانت خواند بلکه تصمیمات و اعمال در حوزه نظامی تنها نشان از سوء مدیریت، نادانی و بدفهمی او از مسایل نظامی دارد. اما گروه دوم (افرادی مانند سعیدقاسمی و...) عملکرد بنی صدر را خیانتی عالمانه و برنامه ریزی شده به حساب می آورند .
در مورد استدلال این گروه باید اذعان داشت: بر اساس مستندات و تحلیل های ارائه شده گزارش کامل اوضاع ایران که یک ماه و نیم پیش از جنگ تحمیلی عراق در طائف تقدیم صدام شد هیچگاه نمی تواند بدون همکاری بنی صدر و عوامل لیبرال وی در ارتش تهیه شده باشد .
مجله ژون آفریک در این باره می نویسد :
در پنجم اوت 1980 ( 15 مرداد 1359 ) زمامداران عربستان در جریان بر پایی اجلاس طائف و هنگام استقبال از صدام درست یک ماه و نیم مانده به آغاز جنگ هدیه شاهانه ای به وی دادند، این هدیه گزارش تهیه شده از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا بود که در آن به تفصیل اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ایران تشریح شده بود .
حتی بیش از این، در این اسناد واقعیات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات آن که هنوز قابل بهره برداری است و نیز اطلاعات متنوع دیگری که بسیار حساس و محرمانه بود به صدام حسین هدیه شد
ژون آفریک، 9 ژوئن 1982، مقاله زنگ ها برای که به صدا در می آید؟
دومین دلیلی که در اثبات خیانت عالمانه بنی صدر وجود دارد، ارتباط او با سازمان سیا و ارائه مشاوره اقتصادی به آمریکایی هاست که اتفاقا یک نکته مهم همین موضوع می باشد که فردی که رسما از سیا حقوق می گرفته و براساس برنامه ریزی و تاکتیک های تبلیغاتی بکار گرفته به درون جریان انقلاب نفوذ و به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده، باید در راستای سیاست ها و برنامه ریزی دشمنان نظام فعالیت کند البته با پوشش مناسب تا در زمان مناسب یا انقلاب را منحرف و در دامن دشمن بیاندازد و یا نظام را سرنگون کند و در آن زمان، جنگ تحمیلی در راستای اهداف دشمنان نظام و برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت و روش های بکار گرفته شده بنی صدر برای رسیدن به مقام فرماندهی کل قوا تماما از دید ما در راستای همان هدف نفوذ و نابودی انقلاب به هر شیوه بوده است .
اسناد لانه جاسوسی :
معصومه ابتكار از دانشجويان تسخيركننده لانه جاسوسي در كتاب " تسخير " مي نويسد: "يكي از اين اسناد در مورد فردي بود كه سازمان سيا از او با عنوان.... نام مي برد. در دي ماه 1358، در گاو صندوق اتاق رئيس پايگاه سيا در تهران، هفت سند درباره اين فرد پيدا كرديم. نخستين سند به تاريخ 27 جولاي 1979 به گزارش هاي فردي به نام.... كه بعدها معلوم شد قشقايي است، مربوط مي شد. وي مقامات سيا را به تماس با شخص ديگري با عنوان.... ترغيب مي كرد. در اين سند شماره تلفن او ذكر شده بود. با كنترل اين شماره تلفن متوجه شديم متعلق به منزل جناب بني صدر است!
سند ديگر از او به عنوان يك منبع اطلاعاتي و بالقوه نام مي برد. یكي از مأموران سيا با اسم رمز گاي رادرفورد در پاريس تحت پوشش يك تاجر به او نزديك شده بود و ... موافقت كرد كه دوباره در تهران با او ملاقات كند
لازم بذکر است از میان هزاران سندی که توسط جاسوسان آمریکایی در لانه جاسوسی امریکا از بین رفت در خصوص بنی صدر اسنادی باقی ماند که دال بر همکاری او با سازمان سیا بود و البته به ظاهر وی اطلاع نداشته اما بر اساس تحلیلی بسیار ساده این حقیقت بدست می آید که بنی صدر غیر ممکن است از این ارتباط سازماندهی شده بی خبر بوده باشد و مسلما اسناد مهمتری وجود داشته که از بین رفته اما عملکردهای وی همه دال بر وابستگی به برنامه های دشمنان نظام دارد .
بر اساس سندی که در اسناد لانهي جاسوسي بدست آمده بود بنيصدر با اسم رمز.... خطاب شدهاست.سازمان سيا براي نزديك شدن به بنيصدر، به ظاهر از پوشش مسايل اقتصادي استفاده كرد و مأموري با اسم رمز راتر فورد ـ با اسم حقيقي ورنون كاسين ـ را كه در مسايل اقتصاديتبحر داشت به عنوان يك تاجر مهم آمريكايي به وي معرفي نمود و بنيصدر درملاقاتهاي اوليه، خواستار تداوم اين ديدارها شد. اين اقدامات يك ماه قبل ازپيروزي انقلاب اسلامي و در پاريس صورت گرفت .
اعتراف یک گروگان آمریکایی
بنابر اعترافات يكي از گروگانها به نام تام آهرن ـ رئيس قرارگاه سيا در تهران ـ يكي ازجاسوسان سيا كه خود را نمايندهي يك كمپاني تجاري معرفي كرده بود، در حوالي 29مرداد 1358، به تهران آمد و بين 3 تا 5 بار با بنيصدر ملاقات ميكند. در آخرين جلسه، بنيصدر با پيشنهاد دريافت حقوق ماهيانه هزار دلار، به عنوان مشاور اقتصادي شركتتجاري تحت پوشش سيا موافقت ميكند .
آهرن در پاسخ به اين سؤال دانشجويان كه آيا بنيصدر ميدانست طرف مقابل وي يك مأمور سيا است ميگويد: "قرار نبوده كه به بنيصدر در اين مرحله گفته شود، كه طرف مقابل سيا ميباشد،لذا به وي گفته نشده بود؛ اما يك مسأله بود كه ميتواند به وي اين برداشت راداده باشد كه عبارت است از: نحوهي پيشنهاد ماهيانه (دريافت) هزار دلار كهبدون انجام ترتيبات معمولي تجاري مورد پيشنهاد و توافق قرار گرفت وميتوانست بيانگر آن باشد كه مسأله به اين سادگيها نيست .
سیستم های جاسوسی :
لازم بذکر است در سیستم های جاسوسی و جاسوس پروری و نفوذ آنها در میان انقلابیون، روش های مختلفی صورت می گرفت و مسلم است در میان اسناد لانه جاسوسی که توسط جاسوسان امریکایی با دقت از بین رفت اسناد مهمی می توانست وجود داشته باشد که روش ها و عوامل و اهداف دشمنان را برای نابودی انقلاب مشخص کند، سند فوق می تواند سند بسیار کوچکی از وابستگی تشکیلاتی بنی صدر به سازمان سیا باشد اما عملکرد و تصمیمات متعدد او و همراهی او با دشمنان نظام همه دال بر خیانت کار بودن او بوده و چه در مسوولیت جنگ و چه درمسئولیت ریاست جمهوری، به نظر سیا توجه داشته است.
علاوه بر دو دلیل ذکر شده، بعضی از تصمیم ها و عملکردهای بنی صدر بسیار مشکوک بود؛ برای مثال پس از حادثه طبس او دستور امحاء بقایای ادوات نظامی آمریکایی ها را صادر می نماید که این عمل او چیزی فراتر از یک بدفهمی از مسائل نظامی به نظر می رسد. صفارهرندي در مورد نقش بني صدر در ماجراي طبس می گوید: "هنوز پرونده ماجراي طبس در اين زمينه گشوده نشده است. اقدامات مشكوكي در اين حادثه رخ داد كه مسووليت آن متوجه بني صدر بوده و بايد اين پرونده گشوده شود و مورد بررسي قرار گيرد .
در ماجرای دیگری شهيد «محمد تقي ابراهيمي»(از همرزمان شهید چمران) چنین می گوید:" اوايل جنگ وقتي بنيصدر براي بازديد به منطقه رفته بود، من متوجه مكالمه تلفني او با عراقيها شدم و اين مسئله را به دكتر چمران گزارش دادم كه باعث مشاجره شهيد چمران با بنيصدر شد.
تحریم تسلیحاتی سپاه
یکی دیگر از سرداران سپاه درباره تحریم تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید: بچه های سپاه در جبهه با هماهنگی ارتش، مقداری سلاح و مهمات تحویل گرفتند، تا این که بنی صدر خائن متوجه این قضیه شد، او که نمی توانست وحدت سپاهی و ارتشی را تحمل کند بعد از گذشت سه ماه از شروع جنگ تحمیلی با ابلاغ دستوری به ارتش فرمان داد که حتی یک فشنگ هم به سپاه تحویل داده نشود.
در انتهای افق، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان، حسین بهزاد، ص 125
زمانی که دانشجویان در یک عملیات هماهنگ با ارتش به پیش تاختند، ناگهان دستور عقب نشینی ارتش را صادر کرد و دانشجویان پیرو خط امام قتل عام شدند.
وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.
هفته نامه کیهان هوایی، 9 دی 71، به نقل از نشریه ضد انقلابی کار، شماره 45، ص 10
سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد.
نتیجه گیری:
به هرحال به نظر می رسد با توجه به دلایل یاد شده، پیرامون خیانت عالمانه بنی صدر، تعدادی از نیروهای رزمنده در دوران دفاع مقدس که سعید قاسمی و دیگران گروهی از آنها هستند قائل به خیانت بنی صدر هستند.
با توجه به صدها دلیل مبنی بر همراهی نکردن بنی صدر با سپاه و نیروهای مردمی و ارائه استراتژی هایی که منجر به عقب نشینی ارتش از خطوط درگیری مستقیم شده بود، خیانت او برای ما به اثبات رسیده است و اعتقاد ما بر خلاف دریابان شمخانی و آقای محسن رشید و .... است.
به نظر این عده از رزمندگان، بنی صدر یک خائن بوده و با برنامه ریزی دقیق در جریان انقلاب نفوذ کرده بود و در صورتی که هدایت های امام خمینی (ره) و نظارت دقیق و رهبری عالی ایشان نبود شاید امروز از انقلاب و ایران مقتدر و جمهوری اسلامی خبری نبود، پس بهتر است به جای بحث های انحرافی در خصوص مرده های سیاسی ضمن ولایت مداری با بصیرت کامل در خط انقلاب و ولایت فقیه در جهت مقابله با جریانات فتنه گر و انحرافی حرکت کنیم